فیل در اتاق
برای همفکری در رفع مشکلات، باید به «فیل در اتاق» توجه و دربارهاش بحث کنیم.
مدتی پیش در نوشتهای، نقل قولی رو نوشتم:
مردم با پرسشها متحد میشوند. این پاسخهاست که آنها را از هم جدا میکند.

یکی از چیزهایی که میتونه باعث بشه پاسخ ما به پرسشهای مشترک، همگرا نباشه ندیدن «فیل در اتاق» (Elephant in the room) است. بحث درباره جزئیات تا موقعی که به عامل/عوامل اصلی مشکل توجه نمیشه، کمفایده است. نمیگم بیفایده چون واقعاً شرایط اضطراری در بعضی مسائل چنان کار رو دشوار کرده که حتی راهحلهای موقت هم مرهمی بر درد محسوب میشه.
احساس مسئولیت جمعی، همدلی، ابراز همدردی و امثالهم همچنان خوب و لازم هستند اما برای همفکری در رفع مشکلات، باید به «فیل در اتاق» توجه و دربارهاش بحث کنیم. این به ظاهر یک نکته بدیهی اما گاهی مورد غفلت است.
در همون نوشتهای که بالاتر لینک کردم، جایی گفتم: «آدمهایی که سن، دستگاه فکری، آموزش، تجربیات و محیط و اطرافیان متفاوتی دارند در مواجهه با پرسشهای یکسان، پاسخهای متفاوتی خواهند داشت و این طبیعیه.» یک دلیل این مساله اینه که آدمها سریع و راحت به گروههای همفکر خودشون متمایل میشن و در دنیای امروز به خاطر تغییر شیوههای دریافت اطلاعات مثلاً به خاطر اضافه شدن اینترنت و شبکههای اجتماعی، خیلی سریع و راحتتر وارد دالان پژواک (Echo chamber) میشن و یا دچار گروه زدگی (Groupthink). اینها راه رو بر تاثیرپذیری از واقعیات بیرونی میبنده و گرچه صورت مساله (پرسش) بین همه مشترک میشه اما موقع پاسخ آدمها راحتتر فیل در اتاق رو نادیده میگیرند.
اینها که گفتم نظر شخصی بودند و چون صرف مطالعه اندک، صلاحیت لازم برای اظهار نظر تخصصی ایجاد نمیکنه کاملاً مستعد اشتباه هستند (بدیهیه که خوشحال میشم گوشزد کنید). در زمینههای مختلفی نیاز به همفکری داریم و به انجام رسوندن کارهای موثر نیازمند امکان بحث و نقد سازنده است.
پ.ن: یک کاری که شروع کردم و نتیجهاش رو در چند نوشته هفتههای اخیر میشه دید، کوتاه صحبت کردن درباره یک موضوع، ایده یا پرسشه که بعدتر در نوشته دیگری مورد ارجاع قرار بگیرند. این کار رو پیشتر در توییتر هم انجام میدادم و بعضی رشتهتوییتها، ارجاعاتی به توییتهای دیگه داشتند. میدونم که وبلاگ مثل میکروبلاگهایی نظیر توییتر طرفدار نداره و مثل قدیم حوصله خوندن پستهای وبلاگی نیست. نوشتن این حرفها اما برای من مهمه و نظرات شما رو هم میخونم.