ساختار تیمهای مدرن نرمافزاری قسمت سوم: ساعات کار دلخواه!
ساعت کار دلخواه همونطور که از اسمش پیداست آزادی عمل زیادی به برنامهنویسها میده. در کنار مزایاش، چالشهایی هم همراه خودش داره
ساعات کار دلخواه در برابر ساعت کار مشخص
اجازه بدید اشاره کنم که در سری نوشتههای ساختار تیمهای مدرن نرمافزاری که از این به بعد مینویسم سعی میکنم با مثالهایی به صورت عملی، تئوریهای اشاره شده رو اجرایی میکنند مطلب رو بیشتر روشن کنم.
یکی از درخشانترین و نوآورترین تیمهای نرمافزاری تیم شرکت github هست. در چند نوشته آینده این سری نوشتهها مثالهایی از این شرکت و فرهنگ کار در اون رو برای شما خواهم گفت.
خب برسیم به اصل مطلب یعنی ساعات کار دلخواه. در روش موجود و البته پذیرفته شده، ساعات کاری یک تعریف مشخص داره: شما جزئی از فرهنگ 9 تا 5 هستید. یعنی 8 ساعت کار که در اون تایمی برای استراحت و ناهار هم در نظر گرفته شده.
از شما انتظار میره در این ساعات کاری، حجم مشخصی از کار رو انجام بدید. بر این اساس به شما حقوق داده میشه که تعداد ساعت مشخصی رو در ماه به سر کار بیاید. البته تعداد ساعت مشخصی هم ساعات مرخصی دارید که میتونید بسته به سیاست کاری سازمانتون از اونها استفاده کنید.
خب همینجا نگه دارید، همینجا اعضای تیم مدرن نرمافزاری ما پیاده میشوند. چرا؟ قبلاً اشاره کردم که رابطه بین کار و پول از حالت پول به ازای ساعت زدن (حضور در ساعاتی مشخص) به حالت pay per task (پرداخت به ازای انجام کار مشخص) تبدیل شده.
در حالت pay per task از شما خواسته میشه که وظیفه مشخصی که سایز کوچکی داره (یعنی یک پروژه بزرگ یا یک کار بی در و پیکر نیست) رو انجام بدید، هر زمان انجامش دادید دستمزد شما پرداخت میشه.
حالا در مدل ساعات کار دلخواه استدلال اصلی اینه که هر زمان که بیشتر کارآیی دارید کار کنید، فقط به خاطر اینکه خودتون رو نشون بدید سر کار حاضر نشید. این عبارات بخشی از ایده ساعات کار دلخواه github هست. در این ویدئو بیشتر میتونید با روال ساعات کار دلخواه آشنا بشید.

خب مزیت اصلی ساعات کار دلخواه اینه که شما در زمانی که بیشترین تمرکز و کارایی رو دارید به کار مشغول میشید. اگر شب تا دیروقت مهمانی بودید و وقتی صبح سر کار حاضر میشید خوابتون میاد مسلماً به جز خمیازه کشیدن کار چندانی انجام نخواهید داد.
اگر درگیر استرسی هستید یک مدت برید استراحت کنید. وقتی از اون حال و هوا در اومدید دوباره بیاید سر کار. در ویدئوی github کارمندشون اشاره میکنه به وضعیت زایمان خانمش و اینکه نتونسته بیاد سر کار و دیگران چقدر حمایتش کردند و از رئیسی که بگه فلان کار مونده و ... خبری نبوده و در نتیجه شرکت و همکارانش رو مثل خانوادهاش میدونه.
خب تا اینجا همه چیز به نظر گل و بلبل اومد. اما مشکلات این روش چی هست؟ چند تا سوالی که احتمالاً ذهن شما رو هم قلقلک میده اینا هستند:
- وقتی ساعات کار دلخواه باشند چطوری میفهمیم که یک پروژه کی تمام میشه؟
- چطور بفهمیم که یک نفر کلک نمیزنه؟ و مثلاً الکی نمیره خوشگذرونی؟ توضیح اینکه github سیاست مرخصی نامحدود هم داره، البته سیاست کار بدون رئیس هم داره و کلی چیز دیگه که باید دربارهشون صحبت کنیم ;)
- وقتی ساعات کار افراد دلخواه و مختلف هست چطوری جلسات کاری رو هماهنگ کنیم؟
- چطوری محاسبه کنیم که یک نفر چقدر کار انجام داده و چقدر از کارش مونده؟
درباره این سوالات و سوالات مشابه دیگر درباره این مدل کاری در نوشته دیگری صحبت میکنم.