بهینه کردن مصرف و مینیمالیسم
اگر مینیمالیسم رو در برابر مصرفگرایی ببینیم، همیشه برای کم کردن نیاز به حذف نیست و گاهی میتونیم با بهینهسازی، «کم کردن» رو تجربه کنیم.
من در این وبلاگ، نوشتههایی درباره مینمالیسم دارم اما فکر کردم خوبه در مورد «مصرف» هم توضیحی بگم. اول اینکه مینیمالیسم درباره «تعداد» چیزهایی که داریم نیست. شما میتونید آدمهایی رو پیدا کنید که مثلاً در کل دنیا ۴۷ قلم متعلقات دارند. اگر این شما رو خوشحال و براتون کار میکنه خوش به حال شما. اما هدف نباید اینجا گم بشه: Intentional Living
مینیمالیسم در برابر مصرفگرایی
تمرین قناعت به داشتهها و زندگی هدفمند و معنادار یکی از جنبههای مینیمالیسم است. زاویه دیدی که مینیمالیسم رو برای من جذاب میکنه مواجه شدن با میل «مصرفگرایی» است.
وقتی از پیدا کردن چیزهایی که میتونیم رها کنیم گفتم حواسم بود که دلار ۴۲ هزار تومانی اتفاقاً ما رو سر دو راهی قرار میده که اگر چیزی رو کم کنم دیگه احتمالاً نمیتونم هیچوقت حتی اگر لازمش داشته باشم دوباره اضافهاش کنم. ولی برای «کم کردن» همیشه لازم نیست حذف کنیم. گاهی بهینه کردن هم کمک میکنه.

یک مثال میزنم. من تقریباً همیشه پیش از دور انداختن چیزی (مثلاً بستهبندی یک کالا) سعی میکنم فکر کنم آیا میتونم کاربرد دیگهای براش پیدا کنم؟ حالا که به خاطر خرید یک وسیله این جعبه یا قوطی هم همراهش وارد زندگی شده، چطور میتونم زباله کمتری بسازم و استفاده مجددی ازش بکنم؟ اینجاست که قوطی گوش پاککن، میشه ظرف نگهداری چسب برق و نوار تفلون توی ابزارها یا جعبه بستهبندی فلان کالا میشه نظمدهنده داخل کشو و امثالهم. اینها مثال هستند ولی خب میشه برای هر کدوم از این مصارف «چیز جدید» خرید و میشه نگاه دوبارهای کرد برای تولید دور ریختنی کمتر و قطع چرخه مصرف بیشتر [هر چیزی].
پیشنهاد من؟ بگردید ببینید چه چیزهای مصرفی رو میتونید بهینه کنید و نگاهتون هم بسته نباشه. گاهی کم کردن زمان دوش گرفتن هم بهینهسازی است که هم «زمان» (مهمترین دارایی همهمون) رو حفظ میکنه و هم آب و برق و گاز (منابع طبیعی که کم داریم و در سطح کلان هم بهینه هم مصرف نمیشه) و این بهینهسازیها مقابل انواع مصرفگرایی است که دچارش میشیم.
پ.ن: تاکید مجدد بر اینکه در شرایط فعلی اقتصادی کشور، اگر چیزی نیست که بخواهید مینیمالش کنید غمی نیست. صد بار بر باعث و بانیش لعنت ولی غم به دلتون راه ندید. کنار هم میمونیم.