بدون ترس جا ماندن

حذفش کن بره و حتی بهش فکر هم نکن

قبلاً نوشتم که از ایده Inbox برای مرتب کردن ورودی‌های زندگی آنلاین و آفلاین می‌شه استفاده کرد.

استفاده از Inbox در زندگی
استفاده من از ایده Inbox در حوزه‌های مختلف زندگی روزمره و آنلاین

یک بخشی از این Inboxها به محتوایی اختصاص داره که در طول روز دریافت می‌کنیم. من قبلاً چند نوشته درباره مرتب کردن و پردازش محتوا در فرمت‌های مختلف نوشتم:

گردش کار مصرف محتوا: معرفی Matter
معرفی سرویس Matter برای خواندن، دسته‌بندی و یادداشت‌برداری و آرشیو متون تحت وب و خبرنامه‌های ایمیلی
گردش کار مصرف محتوا: لیست کردن لینک‌ها به کمک Raindrop
محتوای روی وب همیشه متنی نیست، گاهی می‌خواهیم لینکی رو ذخیره کنیم. سرویس Raindrop رو در این نوشته در گردش کار محتوا بررسی می‌کنیم.
گردش کار‌مصرف محتوا: پردازش محتوای پادکست‌‌ها با هوش مصنوعی
چطور می‌تونیم محتوای پادکست‌ها رو یادداشت‌برداری کنیم و نکات مفید رو سریع‌تر و راحت‌تر پیدا کنیم؟

این پردازش محتوا معنیش ایجاد Inboxهای جدیدی است که هر چند وقت یک بار پر می‌شن و همیشه هم ترس از دست دادن و جاماندن از یک محتوا/خبر/اتفاق/فیلم/سریال/کتاب/نمایش/هرچی خوب باهامون هست. به این می‌گن FOMO یا Fear of missing out

بعضی مواقع امکانات نرم‌افزاری کمک می‌کنه گرفتار FOMO نشیم. مثلاً در مورد Matter اشاره کردم که می‌تونید تنظیم کنید محتوای دو هفته اخیر رو بهتون نشون بده و اینطوری اگر چند هفته بگذره با یک کوه از محتوای پردازش شده مواجه نمی‌شین.

ظرفیت پارکینگ

ایده ظرفیت پارکینگ اینه که عددی زیر ۱۰ انتخاب کنید و متعهد باشین که اگر لیست محتوای در انتظار مشاهده بهش رسید تا زمانی که یک محتوای قبلی رو مشاهده/حذف نکردین مورد جدیدی به لیست اضافه نکنین.

ساده اما کاراست. اگر نرم‌افزار اجازه می‌داد که متعهد به همون عدد بمونید، اگر نه شروع کنید از آخر حذف کردن :) یک کار دیگه‌ای هم که می‌تونید بکنید اینه که به تدریج ظرفیت پارکینگ رو کم کنید. مثلاً اگر اول کار عدد ظرفیت انتخابی ۹ بوده، بعد چند ماه کم‌ترش کنید. این به تدریج باعث می‌شه روی محتوای مهم‌تر/مفیدتر متمرکز بشید و نویز کم بشه.

حذف همه چیز

امروز متوجه شدم لیست Watch Later یوتوب به ظرفیت پارکینگ رسیده. از طرفی مدتی بود بابت بیماری نرسیده بودم قدیمی‌ها رو ببینم و خب دنیا که به خاطر ما نمی‌ایسته، کلی محتوای جذاب دیگه هست. همه رو حذف کردم! حس جالبیه. هی دلت می‌خواد چند تا رو نگه داری و بعداً بهشون برسی ولی خب اگر چند وقت گذشته و وقتی براش نداشتی و الان هم وقتی نداری خب چرا بار روی پس زمینه ذهنی ایجاد بشه؟ حذفش کن بره. طوری نمی‌شه. جهان به همون شکل مزخرف سابق به کارش ادامه می‌ده.

می‌دونم این شیوه دراماتیک نگاه به FOMO، شبیه اون وقت‌هایی هست که مثلاً حالت خوب نیست و یکی می‌گه کاری نداره خب بدحال نباش! خوشحال باش! اما گاهی می‌شه آزمایش کرد. کسی چه می‌دونه؟ شاید به اون سختی که فکر می‌کنی نباشه و راحت بتونی دل ببری از اون چیزهایی که کنار گذاشتی یک روزی بهشون برسی و پردازش‌شون کنی.