مینیمالیسم با جعبه اهدا
آدمها در حسرت چیزهایی هستند که ندارنشون و همین نقطهای است که میتونه برای بعضی از ما فرصت «کمک» باشه
قبلاً از Packing Party و قانون ۹۰/۹۰ و امثالهم برای کم کردن گفتم و همچنین گفتم که همیشه کم کردن به معنی حذف کردن نیست و گاهی با بهینه مصرف کردن هم میتونیم «کم کردن» رو تجربه کنیم.
یک نقدی وارد که در پایان نوشته «بهینه کردن مصرف» بهش اشاره کردم اینه که «کم کردن» برای بخشهای از جامعه است که سطحی از رفاه و مصرفزدگی رو دچارش هستند نه برای همه.
این کاملاً درسته که شما چیزی رو که ندارید نمیتونید کم کنید. اتفاقاً آدمها در حسرت چیزهایی هستند که ندارنشون و همین نقطهای است که میتونه برای بعضی از ما فرصت «کمک» باشه: کمک به خودمون و کمک به دیگران.
جعبه اهدا
حالا حتماً هم لازم نیست «جعبه» باشه ولی اگر امکانش رو دارید یک گوشه، جعبهای رو به عنوان donation box قرار بدید و هر چیزی که فکر میکنید میتونید به دیگری اهدا کنید رو داخلش قرار بدید. این به کم کردن (minimizing) شما کمک میکنه و بله، شما میتونید اون اقلام رو در دیوار آگهی کنید و بفروشید اما اگر واقعاً به پولش نیازی ندارید یا اگر میتونید بدون اون پول هم زندگی کنید، این ایده که یک وسیله کم شده از زندگی شما میتونه یک تاثیر ولو کم مثبت در زندگی دیگری داشته باشه واقعاً معرکه است.
جعبههای اهدا
به هم کمک کنیم. این مساله گاهی به تنهایی امکانپذیر نیست. از تجربه خودم بگم. در دوران کرونا که مدارس به یکباره غیرحضوری و آنلاین شده بود، دغدغه تامین وسیله الکترونیکی برای تحصیل آنلاین واقعاً مانع تحصیل برای بعضی بچههای دانش آموز بود. با همراهی و دونیت دوستانی، کامپیوترهای قدیمی رو برای بچهها اسمبل میکردم. یک قطعهاش مربوط به خودم بود، دیگری مربوط به یک نفر دیگه. مانیتورش رو دوستی در اونطرف شهر تقبل کرده بود و کیبورد و ماوس از جای دیگه. این کار رو برای ۲ سال انجام دادم. در نهایت خروجی رو هم از طریق معلم یکی از مناطق حاشیهای شهر به خانوادهها رسوندیم و لبخند اون بچهها و «فرصت» که براشون ایجاد میکنه بینظیره. مطمئنم آدمهای خوب دیگهای کارهای بسیار خوب بزرگتر و مهمتری انجام میدن ولی ما هم میتونیم یک «جعبه اهدا» داشته باشیم و مستقیم همون وسایل یا ترکیبشون با جعبههای اهدای دیگران رو تبدیل به یک تجربه مثبت برای زندگی یک یا چند نفر دیگه بکنیم.