آنچه روایت تاریخ از دل شبکههای اجتماعی را تهدید میکند
نگاهی به شیوههایی که روایت مردم از اتفاقات روز در شبکههای اجتماعی را با خطر سانسور و حذف روبرو میکند.
ما در دورانی زندگی میکنیم که تاریخ نه لزوما از دل رسانهها و زبان مورخین که از توییتها و استوریهای مردمی که وقایع را زندگی کردند بدست میآید.
قبلاً در نوشتهای از «سرکوب دیجیتال» و تفاوتهایش گفتم.

هوش مصنوعی و محتوای خشونتآمیز
در انبوه محتوای ارسالی در شبکههای اجتماعی تکیه بر هوش مصنوعی که نسبت به context ناآگاهه برای مدیریت محتوا بعضی اوقات نتایج مطلوبی نداره. شیوهای که استفاده میشه بعضاً بین پلتفرمها به اشتراک هم گذاشته میشه. مثلاً ژیلیان یورک در کتاب Silicon Values به بیان تجربهای بعد از پخش مستقیم تیراندازی در مساجد کرایستچرچ نیوزلند پرداخته. ظاهراً در مورد محتوای مربوط به تروریسم دیتابیسی از hash fingerprint مربوط به محتوا (تصاویر و ویدئوها) به اشتراک گذاشته میشه که جلوی آپلود یک ویدئو ولو بعد از ویرایش مجدد رو بگیره.
اما همونطور که گفتم بدون اشتباه هم نیست.
یکی از مهمترین پروندهها در این خصوص مربوط به حذف مستندات جنایات جنگی است. در جریان جنگ داخلی سوریه، بخشهایی از مستندسازی یا انتشار اطلاعات مربوط به جنایات جنگی به خاطر محتوای خشنی که داشته توسط ممیزی اعمال شده توسط هوش مصنوعی پلتفرمها حذف شد. در این رابطه مطالب گوناگونی در وب میتونید ببینید.
این حتی میتونه شامل موارد غیرخشن هم بشه. مثلاً پستهای مربوط به «الاقصی» در فیسبوک به دلیل وجود گروهی به همین نام در لیست تروریستی توسط هوش مصنوعی، به عنوان تحریک به خشونت flag زده میشد که فیسبوک به این خاطر عذرخواهی کرد.
گزارش گروهی محتوا
یک چالش دیگه در زمینه محتوا، مساله گزارش (report) گروهی است. در این حالت پلتفرمهای مختلف محدودیتهای مختلفی رو برای کاربر گزارش شده ایجاد میکنن. این حتی میتونه به منع ارائه خدمات به یک کاربر، معلق شدن حسابش به صورت دائم یا موقت و یا به اصطلاح shadow ban شدنش که منجر به کاهش چشمگیر اثرگذاری و عدم نمایش در جستجوها و عدم promote شدن محتوا و حسابش در پلتفرم بشه.
این شیوه به صورت گسترده در حال استفاده است.
اعمال سلیقه توسط کارکنان پلتفرمها
بخشی از بررسی محتواها توسط نیروی انسانی انجام میشه. این کارها عموماً برونسپاری شده است. اگر سوگیری (bias) ذهنی کارکنان رو در نظر نگیریم، گزارشهایی در مورد تلاش دولتهای مختلف برای اثرگذاری از این طریق وجود داره. به عنوان مثال افشاگر توییتر (مدیر سابق امنیت این شرکت) Mudge به وجود مامورین چینی و هندی که برای توییتر کار میکنند اشاره کرده بود. این مساله تلاش برای نفوذ از طریق کارکنان پلتفرمها تا حدی بود که حتی دو کارمند سابق توییتر به جاسوسی برای عربستان سعودی برای یافتن اطلاعات منتقدین پادشاهی متهم شدند.
راه حل؟
تلاش برای حفظ محتوا و تاریخی که از طریق مردم در شبکههای اجتماعی روایت میشود باید مورد توجه ویژه گروههای مستقل فعالین اینترنتی و همچنین پلتفرمها قرار بگیره. در کشورهای دیگه چنین گروههایی وجود دارند. دهها نمونه از مثالهای این ارتباطات رو در همون کتاب Silicon Values که کمی بالاتر اشاره کردم میتونید ببینید.
کاربران ایرانی به جز گرفتاریهای مرتبط با تحریم و فیلترینگ، به دلیل ایزوله بودن، حتی گروههای فعالی برای پیگیری مشکلات این چنینی ندارند و این کار رو بسیار دشوار میکنه. گام اول به نظر من توجه به اهمیت این موضوع و تشکیل گروههایی از فعالین مستقل آزادی اینترنت در این رابطه است. دقت کنیم که «طرح صیانت» از جنبه حاکمیتی و دیدگاه حاکم تلاش داشت این کار رو انجام بده و صرفنظر از تصویب و اجرا شدن یا نشدنش، براش اقداماتی هم انجام شده مثل نامه مهلت ۱۰ روزه به زاکربرگ برای معرفی نماینده که صرفنظر از نتیجه بخش بودن یا نبودن، در این صورت مساله تاثیرگذار هستند.